آرامش
پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل ،
آرامش را تصویر کند.
نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند .
آن تابلو ها ، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب ، رودهای آرام ،
کودکانی که در خاک میدویدند ، رنگین کمان در آسمان ،
و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ .
پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد ، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.
اولی :
تصویر دریاچهء آرامی بود که کوههای عظیم
و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود .
در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید .
و اگر دقیق نگاه می کردند ، در گوشه چپ دریاچه ، خانه کوچکی قرار داشت ،
پنجره اش باز بود ، دود از دودکش آن بر می خواست ،
که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است.
تصویر دوم :
هم کوهها را نمایش می داد . اما کوهها ناهموار بود ، قله ها تیز و دندانه ای بود .
آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود ،
و ابرها آبستن آذرخش ، تگرگ و باران سیلآسا بود .
این تابلو هیچ با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند ،
هماهنگی نداشت .
اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد ، در بریدگی صخره ای شوم ،
جوجه پرنده ای را می دید .
آنجا ، در میان غرش وحشیانه طوفان ، جوجه گنجشکی ، آرام نشسته بود.
پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده جایزه بهترین تصویر آرامش ،
تابلو دوم است .
بعد توضیح داد :
آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا، بی مشکل ،
بی کار سخت یافت می شود ،
چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود .
این تنها معنای حقیقی آرامش است .